حضرت فاطمه(س)و خطبه فدكيه
حضرت فاطمه(س)و خطبه فدكيه
حضرت فاطمه(س)و خطبه فدكيه
الحمد للّه رب العالمين و الصلاة و السلام علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمد و اهل بيته الأطيبين و الأنجبين سيّما بقية اللّه في العالمين بهم نتولي و من أعدائهم نتبرء الي اللّه.
اول جمادي الثاني و ايام ارتحال صديقه كبري(صلوت اللّه و سلامه عليها) است در نبوتهاي قبل مقداري از خطبه فدكيه آن حضرت(س) بازگو شد سر طرح اين گونه از مسائل هم اين است كه خداي سبحان به ما فرمود انبيا و همچنين خاتمشان(عليهم الصلاة و عليهم السلام) نسبت به شما حق حيات دارند اين مطلب اول بود و شما وامداريد و بدهكاريد چون اينها شما را زنده كرده اند و اگر بيمار بوديد درمانتان كرده اند و اگر خوابيده بوديد بيدارتان كردند نسبت به شما حق دارند چون خيلي ها خوابيدند مي بينيد حرف آنها حرف انسان خواب آلود است منطقي نيست كه اصلاً معلوم نيست كجايي اند كجا آمدند كجا مي روند چه مي كنند هم مرگ را فراموش مي كنند هم نمي دانند در كنار سفره چه كسي نشسته اند و خيال مي كنند هميشه جوان اند يا هميشه سالم اند خب كسي كه خيال مي كند هميشه جوان است هميشه سالم است و خيال مي كند به خود متكي است اين خوابيده است اينها آمدند خوابيده ها را بيدار كردند مرده ها را زنده كردند بيمارها را شفا دادند مطلب بعدي آن است كه حالا كه اينها نسبت به ما اگر خواب بوديم بيدارمان كردند اگر مريض بوديم درمانمان كردند اگر مرده بوديم زنده مان كردند حق حيات دارند ما به اينها وامداريم و بدهكاريم اجري كه ما بايد به اينها بدهيم دوستي اين خاندان است فرمود: قل لا أسئلكم عليه اجر إلا المودة في القربي دوستي اين خاندان اجر اين خاندان است دوستي مشكل را حل مي كند علم و خرد و سواد و اينها نيمي از راه را تأمين مي كند ممكن است انسان يك چيزي را بداند و عمل نكند عالم بي عمل باشد اما وقتي علاقه پيدا كرد يقيناً عمل مي كند فرمود مزد رسالت محبت اينهاست قل لا أسئلكم عليه اجرا إلا المودة في القربي بعد هم فرمود اين مزد چيزي نيست كه به پيغمبر و اهل بيت بر مي گردد اين مزد در حقيقت به خود شما بر مي گردد ما سألتكم من أجر فهو لكم يعني اين اجري كه ما از شما خواستيم به سود ما نيست به سود خود شماست چه ما را دوست داشته باشيد چه نداشته باشيد براي ما بي تفاوت است ما را دوست داشته باشيد همراه ما مي آييد ما مقصدمان معلوم است ما را دوست نداشته باشيد به دنبال ديگري راه مي افتيد آنها هم مسيرشان معلوم نيست بنابراين مزدي را كه ذات اقدس الهي از ما خواست به سود خود ماست و ما براي اينكه به اين خاندان علاقمند بشويم مطلب بعدي آن است كه معارف اينها را خوب بفهميم يك، دستور اينها را عمل بكنيم دو، اين عمل كردن به دنبال آن معرفت كم كم محبت مي آورد اين محبت سرمايه است و اگر كسي دوستي اين خاندان را داشت سرمايه دارد سرمايه دار است بيراهه نمي رود در اين خطبه فدكيه وجود مبارك فاطمه زهرا(سلام اللّه عليها) كه عرض شد قسمت مهم آن مطالب عميق نهج البلاغه كه وجود مبارك حضرت امير (سلا اللّه عليه) بعد از رسيدن به مقام خلافت تقريبا 25 سال بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) فرمودند آن قسمتهاي مهم نهج البلاغه در همين خطبه هست خب يك دختر خانمي يك بانويي در سن مثلاً 18 سالگي معارفي را مي گويد كه بعد از 25 سال وجود مبارك حضرت امير آنها را مي گويد كه درك آنها كار آساني نيست در جريان فدك وجود مبارك حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) چند فصل استدلال كرده يكي مسئله نحله است كه در زمان خود پيغمبر پيغمبر به ما بخشيد شاهدي آوردند كه نحله است آنها شاهد را جعل كردند شهادت را رد كردند قبول نكردند جريان نحله و عطا و هبه را رد كردند اين فصل تاريخي بعد وجود مبارك حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) به ارث استدلال كرد فرمود بسيار خب حالا آن را قبول نداريد كه پيغمبر به من بخشيد به ارث مرا قبول داريد كه امروز در تمام روي زمين كسي نيست كه بتواند ادعا كند دختر پيغمبر است مگر اين را اول از همه اقرار گرفت كه فرمود من فرزند اويم و من نمي گويم شما آن اصول كلي را كه فرمود:«يحفظ المرء في ولده» آن را رعايت كنيد حالا مسائل ارث را رعايت كنيد اولاً احترام پيغمبر بر همه لازم است و خودش فرمود به اينكه اگر يك كسي در بين شما بود آبرومند بود محترم بود حيثيت او را در خانواده او حفظ بكنيد يعني بچه هاي او را هم محترم بشماريد براي اينكه او در جامعه شما با حرمت زندگي كرد اگر پيش شما محترم است آبرومند است شما هم بچه هاي او را احترام بكنيد.
منبع:نشريه روشنان، شماره 10.
اول جمادي الثاني و ايام ارتحال صديقه كبري(صلوت اللّه و سلامه عليها) است در نبوتهاي قبل مقداري از خطبه فدكيه آن حضرت(س) بازگو شد سر طرح اين گونه از مسائل هم اين است كه خداي سبحان به ما فرمود انبيا و همچنين خاتمشان(عليهم الصلاة و عليهم السلام) نسبت به شما حق حيات دارند اين مطلب اول بود و شما وامداريد و بدهكاريد چون اينها شما را زنده كرده اند و اگر بيمار بوديد درمانتان كرده اند و اگر خوابيده بوديد بيدارتان كردند نسبت به شما حق دارند چون خيلي ها خوابيدند مي بينيد حرف آنها حرف انسان خواب آلود است منطقي نيست كه اصلاً معلوم نيست كجايي اند كجا آمدند كجا مي روند چه مي كنند هم مرگ را فراموش مي كنند هم نمي دانند در كنار سفره چه كسي نشسته اند و خيال مي كنند هميشه جوان اند يا هميشه سالم اند خب كسي كه خيال مي كند هميشه جوان است هميشه سالم است و خيال مي كند به خود متكي است اين خوابيده است اينها آمدند خوابيده ها را بيدار كردند مرده ها را زنده كردند بيمارها را شفا دادند مطلب بعدي آن است كه حالا كه اينها نسبت به ما اگر خواب بوديم بيدارمان كردند اگر مريض بوديم درمانمان كردند اگر مرده بوديم زنده مان كردند حق حيات دارند ما به اينها وامداريم و بدهكاريم اجري كه ما بايد به اينها بدهيم دوستي اين خاندان است فرمود: قل لا أسئلكم عليه اجر إلا المودة في القربي دوستي اين خاندان اجر اين خاندان است دوستي مشكل را حل مي كند علم و خرد و سواد و اينها نيمي از راه را تأمين مي كند ممكن است انسان يك چيزي را بداند و عمل نكند عالم بي عمل باشد اما وقتي علاقه پيدا كرد يقيناً عمل مي كند فرمود مزد رسالت محبت اينهاست قل لا أسئلكم عليه اجرا إلا المودة في القربي بعد هم فرمود اين مزد چيزي نيست كه به پيغمبر و اهل بيت بر مي گردد اين مزد در حقيقت به خود شما بر مي گردد ما سألتكم من أجر فهو لكم يعني اين اجري كه ما از شما خواستيم به سود ما نيست به سود خود شماست چه ما را دوست داشته باشيد چه نداشته باشيد براي ما بي تفاوت است ما را دوست داشته باشيد همراه ما مي آييد ما مقصدمان معلوم است ما را دوست نداشته باشيد به دنبال ديگري راه مي افتيد آنها هم مسيرشان معلوم نيست بنابراين مزدي را كه ذات اقدس الهي از ما خواست به سود خود ماست و ما براي اينكه به اين خاندان علاقمند بشويم مطلب بعدي آن است كه معارف اينها را خوب بفهميم يك، دستور اينها را عمل بكنيم دو، اين عمل كردن به دنبال آن معرفت كم كم محبت مي آورد اين محبت سرمايه است و اگر كسي دوستي اين خاندان را داشت سرمايه دارد سرمايه دار است بيراهه نمي رود در اين خطبه فدكيه وجود مبارك فاطمه زهرا(سلام اللّه عليها) كه عرض شد قسمت مهم آن مطالب عميق نهج البلاغه كه وجود مبارك حضرت امير (سلا اللّه عليه) بعد از رسيدن به مقام خلافت تقريبا 25 سال بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) فرمودند آن قسمتهاي مهم نهج البلاغه در همين خطبه هست خب يك دختر خانمي يك بانويي در سن مثلاً 18 سالگي معارفي را مي گويد كه بعد از 25 سال وجود مبارك حضرت امير آنها را مي گويد كه درك آنها كار آساني نيست در جريان فدك وجود مبارك حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) چند فصل استدلال كرده يكي مسئله نحله است كه در زمان خود پيغمبر پيغمبر به ما بخشيد شاهدي آوردند كه نحله است آنها شاهد را جعل كردند شهادت را رد كردند قبول نكردند جريان نحله و عطا و هبه را رد كردند اين فصل تاريخي بعد وجود مبارك حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) به ارث استدلال كرد فرمود بسيار خب حالا آن را قبول نداريد كه پيغمبر به من بخشيد به ارث مرا قبول داريد كه امروز در تمام روي زمين كسي نيست كه بتواند ادعا كند دختر پيغمبر است مگر اين را اول از همه اقرار گرفت كه فرمود من فرزند اويم و من نمي گويم شما آن اصول كلي را كه فرمود:«يحفظ المرء في ولده» آن را رعايت كنيد حالا مسائل ارث را رعايت كنيد اولاً احترام پيغمبر بر همه لازم است و خودش فرمود به اينكه اگر يك كسي در بين شما بود آبرومند بود محترم بود حيثيت او را در خانواده او حفظ بكنيد يعني بچه هاي او را هم محترم بشماريد براي اينكه او در جامعه شما با حرمت زندگي كرد اگر پيش شما محترم است آبرومند است شما هم بچه هاي او را احترام بكنيد.
منبع:نشريه روشنان، شماره 10.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}